خلاصه داستان: شهر امبر و شهردار آن برای نسل های آینده دنیایی روشن خلق کرده اند. اما اصلی ترین و قوی ترین ژنراتور شهر دچار مشکل شده و تمام لامپ های بزرگ شده شروع به روشن و خاموش شدن کرده اند. دو نوجوان تصمیم به دنبال سرنخ های موجود برای گشودن راز قدیمی شهر می گیرند. هدف آنها کمک به خروج اهالی شهر قبل از خاموش شدن همیشگی لامپ هاست اما…
خلاصه داستان: هنگامی که یک شاهزاده خانم با اراده از ازدواج با یک فرد بیرحم امتناع میکند، وی او را ربوده و در برج دورافتادهای از قلعه پدرش مبحوس میکنند.
خلاصه داستان: داستان در جنگ بزرگی اتفاق می افتد، و پادشاه از تمامی جادوگران می خواهد تا در این جنگ او را همراهی کنند. اما جادوگری به نام هاول از این امر امتناع میکند و به مبارزه با بمب افکنهای جنگی بر میآید. در این میان دختری که او را دوست دارد سعی در باطل کردن طلسم هاول دارد که همان قلب هاول است و...
خلاصه داستان: مایکل نیومن» (سندلر) یک دستگاه کنترل از راه دور تلویزیون به دست می آورد که نه تنها به او اجازه می دهد تلویزیون و دستگاه صوتی اش را از راه دور کنترل کند، بلکه این امکان را در اختیارش می گذارد که کل زندگی اش را به میل خودش عقب و جلو کند یا از حرکت باز ایستاند...
خلاصه داستان: سِت ، موجودی خبیث و بی رحم ، به سلطنت امپراطوری مصر تکیه می زند و این سرزمین را به هرج و مرج می کشاند. اما در این میان جوانکی دزد ، برای دادخواهی برمی خیزد و…
خلاصه داستان: جادوگری عروس شاهزاده فابیوس را گروگان می گیرد و فابیوس به همراه برادر خرفت و بی مصرفش، تادئوس، به سفری پر مخاطره میرود تا همسر آیندهاش را آزاد کند.
خلاصه داستان: در شب کریسمس، بزرگ ترین پسر بابا نوئل که «آرتور» نام دارد، تصمیم می گیرد از دم و تشکیلات پیشرفته پدرش برای انجام یک کار ضروری استفاده کند...
خلاصه داستان: داستان فیلم در سال 1963 و در شهر بالتیمور اتفاق میافتد. در دوران جنگ سرد در آمریکا ، در یک آزمایشگاه امنیتی مخفی شخصی به نام الیزا حضور دارد که زندگی اش ایزوله شده است. اما زمانی که او به همراه همکارش زلدا پی به رازی می برند، زندگی شان تغییر می کند و…
خلاصه داستان: یک روز صبح یک مأمور به نظر معمولی و کاملا منزوی آی آر اس به نام «هارولد کریک» شروع به شنیدن صدای شخصی ناشناس می کند که هر حرکت او را با جزئیات دقیق و هشدار دهنده گزارش می کند. زندگی کاملا دقیق هارولد با صدی این شخص که فقط خود او می شنود زیر و رو می شود. هنگامی که صدا بیان می کند که هارولد کریک با یک مرگ غریب الوقوع روبرو خواهد شد، قضایا از اینی که هست هم پیچیده تر می شود…
خلاصه داستان: اِلا (لیلی جبمز) دختر زیبایی است که به تازگی مادر خود را از دست داده است و حال باید نامادری جدیدش (کیت بلانشت) به همراه دو دختر عجیبش را در کنار خود بپذیرد. اما بزودی پدرِ اِلا نیز از دنیا می رود و وی مورد ظلم نامادری و دو دخترش قرار میگیرد که او را تبدیل به خدمتکاری برای منزل می کنند و نام سیندرلا را بر روی او می گذارند. سیندرلا که پژمرده و آسیب پذیر شده، در جنگل با مرد غریبه ای (ریچارد مدن) آشنا می شود. وی در ابتدا فکر میکند که این مرد غریبه یکی از افراد قلعه است اما بزودی مشخص می شود که او شاهزاده است..