
سریال | Once Upon a Time 2011 |
ژانر | ماجراجویی، فانتزی، عاشقانه |
زمان | دقیقه |
محصول کشور | ایالات متحده آمریکا |
نویسنده | |
کارگردان | |
بازیگران | Ginnifer Goodwin, Jennifer Morrison, Lana Parrilla |
امتیاز | 7.7 از 10 در (IMDB) |
امتیاز منتقدین | 66 از 100 |
مجموعهٔ تلویزیونی ساختهشده در ایالات متحده آمریکا در ژانر متل
روزی روزگاری (به انگلیسی: Once Upon a Time) مجموعه تلویزیونی آمریکایی درام/فانتزی است که پخش آن ۲۳ اکتبر ۲۰۱۱ از شبکه ایبیسی آغاز شد. این مجموعه که شامل هفت فصل میباشد توسط ادوارد کیتسیز و ادام هوروویتس خلق شدهاست.
شخصیتهای سریال و روابط
بازیگران تکراری
حضور
خلاصه داستان
داستان در شهری غیر واقعی به نام استوریبروک در ایالت مین رخ میدهد، که ساکنان آن در حقیقت شخصیتهای داستانهای افسانهای مختلف هستند که به دنیای واقعی آورده شدهاند. ملکه شیطانی رجینا (لانا پاریلا) با استفاده از نفرینی قدرتمند که از پوست چروکین (رابرت کارلایل) گرفته، خاطرات اصلی آنها را ربودهاست. ساکنان استوریبروک که رجینا شهردار آن است، بیست و هشت سال بهطور تکراری و بدون اتفاق جدید زندگی کردهاند، بدون آنکه خودشان بفهمند سنشان تغییر نمیکند. تنها امید شهر به دختری به نام اِما سوان (جنیفر موریسون) بستگی دارد، دختر سفیدبرفی (جینیفر گودوین) و شاهزاده دلربا (جاش دالاس)، که در نوزادی قبل از اینکه طلسم اجرا شود از جنگل سحرآمیز با یک کمد جادویی به دنیای حقیقی فرستاده شدهاست. بخاطر همین او تنها کسی است که میتواند طلسم را بشکند و خاطرات از دست رفته شخصیتها را به آنها برگرداند. پسرش هنری (جرد اس. گیلمور) که او را رها کرده بود، در رسیدن او به هدف مورد نظر یاریاش میکند، همراه با کتاب افسانههایش «روزی روزگاری» که کلید شکستن طلسم است. هنری فرزندخوانده رجیناست که باعث ایجاد تنشها و علایق مشترکی بین رجینا و اِما میشود.
فصل اول
فصل با برهم زدن عروسی سفیدبرفی و شاهزاده دلربا توسط ملکه شیطانی آغاز میشود، او اعلام میکند که نفرینی را راه خواهد انداخت که خوشبختی همه را میگیرد. شخصیتهای افسانهای به شهر استوریبروک در ایالت مین آمریکا فرستاده میشوند، جایی که خاطرات اصلی و هویتشان از آنها گرفته میشود. در روز تولد ۲۸سالگیاش اِما، دختر سفید برفی و شاهزاده دلربا، توسط پسرش هنری میلز به استوریبروک آورده میشود، به امید اینکه طلسمی را که مادر خواندهاش ملکهشیطانی رجینا اجرا کرده بشکند.
فصل دوم
با اینکه اما طلسم را شکسته شخصیتها به دنیای افسانهای بازنگشتهاند، و باید با هویتهای دوگانهشان کنار بیایند. پوست چروکین با استفاده از یک شبح سعی میکند رجینا را به خاطر زندانی کردن بل بکشد. رجینا به همراه اما و سفیدبرفی و شاهزاده چارمینگ میخواهند شبح را به جنگل سحر آمیز بفرستند اما اوضاع خوب پیش نمیرود و اِما و سفیدبرفی هم به جنگل سحر آمیز میروند و در ادامه تهدیدهای جدیدی از طرف کاپیتانهوک (کالین اودانهیو)، مادر رجینا، کورا (باربارا هرشی) یا ملکه قلبها برای استوریبروک به وجود میآید همچنین افرار شرور و مرموزی هم با هدف نابود کردن جادو به استوریبروک میآیند.
فصل سوم
در بخش اول، شخصیتهای اصلی به سرزمین عدم (Neverland) میروند تا هنری را که توسط پیتر پن روبی کی دزدیده شده نجات دهند. پیتر پن قصد دارد که «قلب راسخترین معتقد» را بهدست بیاورد. در ادامه معلوم میشود پن پدر پوستچروکین است و وقتی پوستچروکین بچه بوده او را رها کرده. کشمکش آنها با پن در استوریبروک ادامه پیدا میکند که نتیجهاش به کار افتادن برعکس نفرین اولیه است. همه شخصیتها به دنیای خودشان برمیگردند، درحالی که اِما و هنری ناچارند به نیویورک بروند.
دربخش دوم، شخصیتها بهطور مرموزی به استوریبروک بازگردانده میشوند، در حالی که خاطراتشان از یک سال گذشته پاک شده، و جادوگر خبیث غرب(ربکا میدر) از سرزمین اُز وارد میشود. معلوم میشود جادوگر شرور خواهر رجینا است و برای تغییر گذشته و رسیدن به خوشبختی به استوریبروک آمدهاست و میخواهد برای انجام طلسم سفر در زمان بچهٔ سفیدبرفی و شاهزاده چارمینگ را قربانی کند.
فصل چهارم
با سفر در زمان فصل قبل، داستان جدیدی با عناصر فیلم منجمد آغاز میشود که منجر به آمدن السا (جورجینا هگ) از جنگل سحرآمیز به استوریبروک میشود. او با کمک شخصیتهای اصلی به دنبال خواهرش آنا (الیزابت لیل) میگردد که به اینگرید، ملکهبرفی (الیزابت میچل) برمیخورند. در همان زمان رجینا به دنبال نویسنده کتاب «روزی روزگاری» هنری میگردد تا بتواند بالاخره پایان خوشش را بهدستآورد. با این حال آقایگلد با کمک کروئلا دویل مربوط به فیلم ۱۰۱ سگ خالدار (ویکتوریا اسمورفیت)، شخصیت ملفیسنت(کریستین باور وان استراتن) و اورسلا ملکهٔ دریا (مرین دانجی) برای خودش نقشه دارد تا قوانین سرنوشت قهرمانان و بدذاتان را توسط نویسنده (ایزاک) تغییر دهد. هنری و اِما به بازگرداندن حقیقت میشتابند، قبل از اینکه داستان وارونه شده دائمی شود؛ ولی در نهایت، بهایش فداکاری عظیمی است.
فصل پنجم
شخصیتها در مأموریتی به کملوت میروند تا جادوگر مرلین (الیوت نایت) را پیدا کنند و اِما را از قدرتهای تاریکی کهن که همه چیز را تهدید میکند نجات دهند. برای پیچیدهتر شدن اوضاع، شاه آرتور (لیام گریگان) مصمم است تا توازن نور و تاریکی را با استفاده از شمشیر افسانهای اکسکالیبور تغییر دهد. با پیوند خوردن تاریخ و سرنوشت، نتیجه کار آنها را به دنیای زیرین میکشاند، که در آنجا با ارواح کسانی روبرو میشوند که کارهای ناتمامی دارند و باید با هادس (گریگ گرمن) روبرو شوند. در تلاش برگرداندن نظم و درست کردن اوضاع، استفاده نادرست شخصیتها از جادو به جنگ خطرناکی میان نور و تاریکی منجر میشود و دکتر جکیل (ساموئل هریس) و آقای هاید (ساموئل ویتور) وارد میشوند. همین امر باعث شرور شدن دوباره برخی از شخصیتها میشود که میتوان به رجینا اشاره کرد.
فصل ششم
با ورود آقای هاید و ملکه شیطانی به استوری بروک، دردسرهای بیشتری به سراغشان میآید. اما الهاماتی از آینده غمگینش بدست آورده و در پی تغییر دادن آن است. زلینا با ملکه شیطانی همدست میشود تا رجینا را نابود کند و در این بین، جاسمین و علا الدین (ناجی سابق) وارد داستان میشوند. سرانجام به دنیا آمدن فرزند بل و به وجود آمدن یک دنیای موازی، اما را به نبرد نهایی نزدیک میکند.
فصل هفتم
چند سال از ترک استوری بروک توسط هنری میگذرد. هنری در «جنگل سحرآمیز جدید» با سیندرلا آشنا میشود و آنها به همراه رجینا و هوک ماجراهایی برای شکست دادن بانو ترمین و دریزیلا پشت سر میگذرانند. تمام کسانی که در جنگل سحرآمیز جدید بودند نفرین میشوند. دختر هنری میلز، لوسی، او را به هایپریون هایتز میاورد. جایی که خطرات بیشتر از همه جا در کمین نشستهاند… ولی تعداد نفرات نفرین شده خیلی بیشتر است چرا که ملکه تیانا، آلیس، دکتر فاسیلیر، زلینا و زن مرموز قدرتمندی در این فصل نقشی اساسی دارند. همه اینها داستان را با محقق شدن پیشگویی دربارهٔ هنری و پوست چروکین، به سمت پایانش هدایت میکنند.
خیلی ممنون که با سایت یکتا مووی | YektaMovie همراه بودید ؛
تاریخ انتشار این سریال 2011-10-23 می باشد.
این مطلب توسط وبسایت یکتا مووی جمع آوری شده است.
Author: YektaMovie